خودم هستم
۱۳۹۱/۱۱/۲۰
 
 
 
خسته
بی رویا
به شهر شما رسیدم
نه چراغی روشن
نه خدایی با من
توفانی از من گذشته بود
سر بر هیچ گذاشتم
مُردم
 
 
 
سیما.ح
1 Comments:
Anonymous ناشناس said...
آخرین امید...؟ خاک غربت یا آشنا؟